بسم الله الرحمن الرحیم
دومین نشست از سلسله نشستهای آیندهاندیشی در دیدگاه اسلام
جنگهای آخرالزمان و وظایف منتظران از منظر اسلام
استاد حجتالاسلام و المسلمین حاج آقای کلباسی حفظهالله
یکشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۴
مقدمه: تکلیف نسبت به آینده
یکی از پرسشهای بنیادین در حوزه آیندهپژوهی اسلامی این است که آیا نسبت به رویدادهای آینده تکلیفی داریم یا خیر؟ از منظر فقهی، ممکن است این بحث «بلاموضوع» به نظر برسد، چرا که آینده هنوز فرا نرسیده و در نتیجه موضوعی برای تکلیف وجود ندارد. نسبت به گذشته تکالیفی چون قضای نماز و بازپرداخت دیون داریم، اما تکلیف نسبت به آینده از نظر فقهی بحث نوینی است.
دو معنای اصطلاح «آخرالزمان»
اصطلاح آخرالزمان در متون اسلامی دو کاربرد اساسی دارد:
- معنای اول: دوران بعثت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله که در مقابل «اوّلالزمان» (از آغاز خلقت حضرت آدم) و «میانی» (دوران پیش از بعثت) قرار میگیرد.
- معنای دوم: دوران نهایی تاریخ بشریت که شامل عصر ظهور و پس از ظهور امام زمان علیهالسلام میشود.
هنگامی که از «جنگهای آخرالزمان» سخن میگوییم، بیشتر معنای دوم مدنظر است که با توجه به قرائن باید تشخیص داده شود.
بخش اول: ادلّه عقلی بر لزوم آمادگی برای آینده
حکم عقل و فطرت
حتی سادهترین موجودات زنده، همچون مورچه، بر اساس غریزه دفاع از خود عمل میکنند. انسان نیز به طور فطری به دنبال حفظ بقای خویش و دفع خطرات است. اگر کسی زیر سقفی بنشیند که پنج روز دیگر فرو میریزد، طبعاً احساس مسئولیت کرده و اقدام میکند.
آیندهنگری در زندگی روزمره
اکثر فعالیتهای انسانی در حوزههای مختلف – از شغل و معاملات تا سرمایهگذاری – متضمن توجه به آینده است. همه میکوشند از مخاطرات آتی جلوگیری کنند. بنابراین، از نظر عقلی این مسئله کاملاً روشن است که باید مخاطرات آینده را در نظر داشت.
نگاه عقل به آیندههای دور
عقل حتی نسبت به آیندههای بسیار دور، مانند قیامت و نعمتهای بهشت، توصیه میکند که بهترین راه را برگزینیم و لذتبخشترین گزینه را انتخاب کنیم. عقل در این موارد به سرعت به حرکت درمیآید.
بخش دوم: ادلّه نقلی از قرآن کریم
تصویر قرآنی از دشمنیها
قرآن کریم تصویری واقعگرایانه از جامعه و مسائل آن ارائه میدهد. از همان آغاز خلقت، دشمنی میان انسانها اعلام شده است:
اخطار نخستین به آدم و حوا
قرآن کریم میفرماید: «فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيهِ وَقُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ»[بقره: ۳۶] همچنین در جای دیگر میفرماید: «قَالَ اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ»[اعراف: ۲۴] و…
خلاصه اینکه از بهشت فرود آیید که برخی از شما برای برخی دیگر دشمن خواهید بود. این یک اخطار الهی است که انسانها دشمنانی دارند.
آری! خدای مهربان از وجود این دشمنان و تمام حیلهها و… آگاهی کامل دارد: «وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِأَعْدَائِكُمْ وَكَفَى بِاللَّهِ وَلِيًّا وَكَفَى بِاللَّهِ نَصِيرً» [نساء: ۴۵] خدای مهربان از هر کسی به دشمنان شما آگاهتر است و در قرآن آنان را معرفی کرده است.
دستههای مختلف دشمنان
دشمنان از یک منظر به سه دسته تقسیم میشوند:
۱. شیاطین انس و جن
قرآن کریم در معرفی دشمنان میفرماید که حتی پیامبران دشمنانی از جن و انس دارند: «وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الْإِنسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا»[انعام: ۱۱۲]
۲. کفّار
کافران یکی از مهمترین دشمنان هر مسلمانی هستند: «إِنَّ الْكَافِرِينَ كَانُوا لَكُمْ عَدُوًّا مُّبِينًا»[نساء: ۱۰۱]
۳. بسیاری از اهل کتاب
هرچند برخی از اهل کتاب بر اعتقادات و اخلاقیات صحیح خودشان عمل میکنند؛ ولی بسیاری از آنان ره عنوان دشمن معرفی شدهاند، به گونهای که در دشمنی خود شتاب میکنند: «وَتَرَى كَثِيرًا مِّنْهُمْ يُسَارِعُونَ فِي الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ»[مائده: ۶۲]
اصل تقابل حق و باطل
قرآن مجید یک اصل بنیادین را در لابلای آیات نورانی خود به صورت محکم بیان میکند و آن اینکه دنیا صحنه تقابل حق و باطل میداند:
«بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْبَاطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٌ»[انبیاء: ۱۸]
«وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا».[اسراء: ۸۱]
«لِيُحِقَّ الْحَقَّ وَ يُبْطِلَ الْباطِلَ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُون».[انفال : 8]
مجموع این گونه آیات، نشان دهنده این است که جریان این جهان، جریان تقابل حق و باطل است.
عدم غفلت دشمن از پیروان اهلبیت(ع)
قرآن کریم درباره دشمنان میفرماید که حتی اگر شما از دشمنان چشمپوشی کنید، آنان چنین نخواهند کرد: «إِن يَثْقَفُوكُمْ يَكُونُوا لَكُمْ أَعْدَاءً وَيَبْسُطُوا إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ وَأَلْسِنَتَهُم بِالسُّوءِ وَوَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ».[ممتحنه: ۲] دشمنان اگر در جایی بدانند که میتوانند کاری کنند و در بین شما نفوذ کنند، حتماً دست به اقدام میزنند و بیکار نمینشینند.
بخش سوم: سه جبهه دشمنی در آخرالزمان
۱. جبهه شیطان
این جبهه شامل شیاطین انس و جن، کفار و برخی از اهل کتاب میشود. تنوع و تکثر آنان بسیار زیاد است.
۲. جبهه دجّال
جبهه فریب، دغلبازی و دروغپراکنی که با رنگآمیزی و گمراهی، مردم را از حق منحرف میسازد.
۳. جبهه سفیانی
این جبهه نماینده تکبر و زورگویی، دنیاطلبی و قدرتگرایی است.
همکاری و پیوند این سه جبهه
این سه جبهه از یکدیگر منقطع و منفصل نیستند. قرآن کریم بیان میکند: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَ النَّصارى أَوْلِياءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْض».[مائده: 51] اینها پشتیبان یکدیگرند. اگر به بحث «ولی» و «اولیاء» در قرآن مراجعه کنید، متوجه خواهید شد که این جبههها پیوندهای قوی با هم دارند.
تجلّی سفیانی در تاریخ
هر سه جبهه در طول تاریخ در افراد و جریانهای مختلف تجلی داشتهاند. سفیانی نیز همواره در افراد و جریانهای متعدد و گوناگون نمایان شده است. در طول تاریخ، هرکسی که به خاطر دنیا، تاج و تخت، حکومت و ثروت، همه چیز را قربانی کرده، همان ماهیت معاویه و سفیانی را داشته است. تاریخ بنیامیه، از حمله به مدینه و واقعه حره گرفته تا دیگر جنایات، گواه این ماهیت است.
کسانی که امروز به حکام ستمگر تسلیحات میدهند و آنان را حمایت میکنند، همان جریانهای سفیانی و جنگطلب هستند.
بخش چهارم: واقعیت تاریخی جنگها
آمار جنگها در تاریخ بشر
«هندرسون» در تحقیقات خود نشان میدهد که از ۳۵۰۰ سال پیش از میلاد تا سال ۲۰۰۰ میلادی (در طول ۵۵۰۰ سال)، حدود ۱۴۵۰۰ جنگ در جهان رخ داده است. این بدان معناست که تقریباً در هر سال سه جنگ اتفاق افتاده و این فقط جنگهایی است که در آمار ثبت شدهاند.
تنها نزدیک به بیست درصد از این تاریخ (حدود ۳۰۰ سال) بدون جنگ بوده است، و حتی در این دورانها نیز کشورها در تدارک جنگ بودهاند. بنابراین، جنگ بسیار پرمخاطره و گویا اجتنابناپذیر است.
تلفات جنگهای بزرگ تاریخ
- جنگهای داخلی روسیه (سدههای سیزدهم و چهاردهم): حدود ۹ میلیون کشته
- جنگهای تیمور لنگ (۱۳۷۰-۱۴۰۵ میلادی): ۲۰ میلیون کشته
- قیام چین (۱۲۱۹): ۱۲ میلیون کشته
- جنگ دوم چین و ژاپن: ۲۰ میلیون کشته
- جنگ جهانی اول: ۷۰ میلیون کشته (که حدود ۱۰ میلیون آن در ایران بود)
- جنگ جهانی دوم: ۵۵ میلیون کشته
هر چه تاریخ به جلو رفته، تلفات جنگها نیز افزایش یافته است، آلبرت انیشتین هشدار داد که اگر جنگ جهانی سوم با سلاحهای اتمی رخ دهد، جنگ چهارم با چوب و سنگ خواهد بود – یعنی تمدن بشری به کلی نابود خواهد شد.
بخش پنجم: درسآموزی از جنگ تحمیلی
در جنگ هشتساله ایران و عراق، حزب بعث عراق به رهبری صدام حسین، برای قدرتنمایی و سوءاستفاده از وضعیت پس از انقلاب اسلامی، به ایران حمله کرد. صدام در رویای تصرف تهران در یک یا دو هفته بود، اما این جنگ هشت سال به طول انجامید و حدود ۲۰۰ هزار شهید و چندین برابر جانباز و آسیبدیده به جای گذاشت.
سردمداران ستمگر و نظامهای ظالم جهان و سیاستهای جهانی نیز به صدام کمک کردند و هر کدام از قدرتهای جهانی دنبال اهداف خود بودند. این جنگ نشان داد که دشمنان چگونه از ضعفها سوءاستفاده میکنند.
هرچند دفاع مقدس نیز درسهای بسیار آموزندهای برای ما دارد.
بخش ششم: ماهیت جنگهای آخرالزمان
جنگی همهجانبه و ترکیبی
جنگهای آخرالزمان، جنگی همهجانبه است که در آن سه جبهه شیطان، دجال و سفیانی با هم همکاری میکنند. این جنگ فقط نظامی نیست، بلکه شامل ابعاد مختلف تبلیغاتی، فرهنگی، اقتصادی و… خواهد بود.
نتیجه نهایی
نتیجه این جنگها چیست؟ آیا ما در برابر این جنگها وظیفهای داریم؟
عقل قطعاً میگوید که وظیفه داریم. اکنون خطر حمله مجدد رژیم صهیونیستی وجود دارد و عقل میگوید که باید با تمام نیرو در برابر این جسارت مقاومت کنیم.
بخش هفتم: فرمان قرآنی برای آمادگی
قرآن کریم برای رویارویی با دشمنان میفرماید: «وَأَعِدُّوا لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِن دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ».[انفال: ۶۰] بنابراین فرموده است که برای مبارزه با آنان، تا آنجا که توانایی دارید، از نیرو و اسبان جنگی آماده کنید تا دشمن خدا و دشمن خودتان و دیگرانی را که نمیشناسید، بترسانید.
بر اساس روایات در جنگهای آخرالزمان، دو نوع کشتار بیان شده است؛ یک. موت احمر که کشتههای مستقیم جنگ است و دو. موت ابیض که تلفات ناشی از توابع جنگ است مانند بیماری، گرسنگی، تشنگی و… . معمولا بیش از نیمی از تلفات جنگها مربوط به «موت ابیض» است. در جنگ جهانی اول، ده میلیون نفر بر اثر گرسنگی و بیماری جان باختند.
مکتب سفیانی و تفکرات سفیانیگرا میگوید: با دشمن بسازید و قدرت را بین خودتان تقسیم کنید. در مقابل مکتب قرآن و عقل میگوید: اگر با دشمن بسازید، مثل آنان میشوید: «إِنَّكُمْ إِذًا مِّثْلُهُمْ إِنَّ اللَّهَ جَامِعُ الْمُنَافِقِينَ وَالْكَافِرِينَ فِي جَهَنَّمَ جَمِيعًا».[نساء: ۱۴۰]
آری! تاریخ، تجربه و واقعیتهای امروز همگی نشان میدهند که دشمنان از شما دست برنمیدارند. پس راهی جز آمادگی نیست.
بخش هشتم: وظایف اساسی منتظران
ازآنجاکه پیروان اهلبیت علیهمالسلام سه دسته شد، وظائف منتظران نیز آمادگی کامل برای مقابله با این سه نوع دشمن است.
۱. آمادگی نظامی
تهیه سلاح و آمادگی نظامی وظیفه دستگاههای مسئول است.
۲. بیداری و آگاهیرسانی
مهمترین وظیفه این است که مردم را از بیخیالی و بیتفاوتی بیرون بیاوریم. نباید فکر کنیم که «چیزی نیست» یا «مشکلی پیش نخواهد آمد».
۳. شناخت واقعیتها
باید واقعیت اجتنابناپذیر بودن این تهدیدها را بدانیم. کافی است همین تاریخ صد ساله کشور خودمان را مطالعه کنیم؛ همین جنگ دوازده روره، جنگ تحمیلی هشتساله، جنگهای جهانی، بحث آذربایجان و تجزیهطلبی، جنگهای ایران و روسیه، جنگهای ایران و انگلیس و جنگهای ایران و عثمانی را مطالعه و بررسی کنیم.
۴. حفظ جهت و هدف
موضوع اصلی این است که جهت را گم نکنیم. همانطور که امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود: «شما از دشمن غافل میشوید ولی دشمن از شما غافل نیست».[الغارات، ج1، ص212]
بخش نهم: وجوب فقهی انتظار
سوال: آیا وظایفی که در روایات با کلماتی مانند «فلینتظر»، آیا حکم فقهی وجوب فهمیده میشود که اگر منتظر نبودیم، حرام است و عقاب دارد؟
استاد: اینها مورد به مورد باید بررسی شود، مواردی مانند فلینتظر، ارشاد به حکم عقل است و برخی هم وجوب شرعی باشد.
دامنه استنباط حکم شرعی منحصر در یک کلمه نیست؛ بلکه باید شمّ فقاهتی را به کار گرفت و همراه با ادله عقلی و نقلی در کنار هم گذاشت تا به حکم الهی دست پیدا کرد؛ بنابراین برخی از «یجب»ها ارشاد به حکم عقل است. هنگامی که آیات قرآن وعده عذاب بر چیزی داده است، گناه کبیره می شود. البته عرصه فقه در مباحث فردی است و هنوز به مباحث اجتماعی وارد نشده است.
سوال: برخی میگویند که امام زمان علیهالسلام برای عدالت ظهور میکند و جنگهای امام زمان علیهالسلام بهطورکلی اشتباه بوده و باید آنها را کنار گذاشت.
استاد: اگر بگوییم که امام زمان علیهالسلام برای کشتار میآیند و نه دهم مردم کشته میشوند، این غلط است؛ ولی پرجم مهدویت، قیام برای قسط و عدل است و بدون شک این اجرای قسط و عدل، دشمن دارد و آن دشمن اگر تسلیم نشد و ایستادگی کرد، حتما کشته خواهد شد. امام صادق علیهالسلام فرمود: «… فَأَنْذَرْتُكُمْ ناراً تَلَظَّى الْقَائِمُ [ص] إِذَا قَامَ بِالْغَضَبِ فَقَتَلَ مِنْ كُلِّ أَلْفٍ تِسْعَمِائَةٍ وَ تِسْعَةً وَ تِسْعِينَ لا يَصْلاها إِلَّا الْأَشْقَى الَّذِي كَذَّبَ بِالْوَلَايَةِ وَ تَوَلَّى عَنْهَا… ».[تفسیرفرات، ص567]
در اینگونه روایات یک جمله وجود دارد و آن اینکه «إِذَا قَامَ بِالْغَضَبِ»، و بیشک قیام با غضب، علیه همه مردم نیست؛ زیرا تودههای مردم به حضرت میپیوندند: «يَدْخُلُونَ في دينِ اللَّهِ أَفْواجا».[نصر: 2] بلکه قیام با غضب در مقابل دشمنان لجوجی است که هرگز از دشمنی خود دست بردار نیستند و حضرت نیز حجت را برای آنان تمام کرده است و اینان هستند که از هر ده نفر، نه نفرشان کشته میشوند.
بدون شک، قیام به شمشیر از بخشهای مهم قیام حضرت مهدی علیهالسلام است و این قیام به شمشیر به معنای ایستادگی و مقاومت است. اما باید دقت کنیم که راهحل برقراری عدل و قسط، نابودی و کشتن همه مردم نیست؛ زیرا این کار، به نوعی پاک کردن موضوع است.
از سوی دیگر، اگر بگوییم حضرت اصلاً قیام مسلحانه نمیکند، این نیز نادرست است. نگاه صحیح این است که اصل کار حضرت بر محور رحمت است، اما ابتدا باید دهان گرگها را بست و زمینه را برای تحقق عدالت فراهم کرد.
این تنها یک بحث نظامی نیست؛ بلکه ابعاد تبلیغاتی، ارشادی، توجیهی و بهطور کلی مسلح شدن به همه سلاحهای لازم(در مقابل دشمنان سهگانه) را شامل میشود. در این زمینه کاستیهایی داریم، اگرچه منابع و سخنان شنیدنی فراوانی وجود دارد، اما میدان در دست دشمن است.
یکی دیگر از مباحث مهم، لزوم آمادگی در قرآن کریم است. آیاتی همچون «رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبْرًا وَ ثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَ انصُرْنَا عَلَی الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ» و آیات دیگری که اشاره به «اغفر لنا ذنوبنا و إسرافنا فی أمرنا و ثبت أقدامنا» دارند، دائماً درخواست نصرت و پیروزی است. اینها نشان میدهد که باید در مقابل دشمن آمادگی داشت.
پس این جنگ، جنگ همهجانبه است. علاوه بر آیاتی که به دشمنی دشمنان، درگیری و نصرت الهی اشاره دارند، انشاءالله خداوند ما را نسبت به حقایق عینی قرآن بیدار و آگاه قرار دهد.
و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
این مقاله کوتاه بر اساس سخنرانی استاد کلباسی تنظیم شده است.
More Stories
سربازی امام زمان (علیهالسلام): الگوی حضرت زهرا (سلاماللهعلیها)
آیندهاندیشی در اسلام: چهار راه شناخت آینده از منظر قرآن و روایات
پیروان اهلبیت(ع) امانتدارانِ آخرین امید بشریت