بسم الله الرحمن الرحیم
شخصیت شناسی نائب چهارم علی بن محمد سمری
مهدی حمیدی نژاد(گروه تاریخ)
طلیعه سخن
شرایط بحرانی كه ائمه علیهم السلام درزمان عباسیان با آن روبروشدند، ایشان را واداشت تا ابزار جدیدی را برای ارتباط با اعضاء جامعه خودجستجوكنند.مآخذشیعه امامیه حاكی ازآن است كه امام جعفرصادق علیه السلام نخستین امامی است كه نظام زیرزمینی ارتباطات (التنظیم السری) را درجامعه خود به كارگرفت.[1]
هدف اصلی جمع آوری خمس وزكات وانواع دیگرخیرات برای امامان ازناحیه شیعیان بود.گرچه امكان دارد سازمان وكالت اهداف دیگری را درآن زمان دربرداشته باشد لكن مآخذبه ندرت آنهارا ثبت كرده اند.
جایگاه سازمان وكالت
امام جعفرصادق علیه السلام آنچنان هوشیارانه فعالیت های سازمان وكالت را هدایت می كردكه عباسیان به هیچ عنوان قادرنبودندازوجود آن آگاهی یابند ایشان ازروی تقیه ازپیروانش می خواست تا وظایفی رانسبت به سازمان وكالت انجام دهند بدون آنكه بداننددرواقع كارگزاران ایشان هستند[2]
شیخ طوسی روایت می كند:نصربن قابوس لخمی بیست سال وظیفه وكالت امام جعفرصادق علیه السلام راانجام میداد بدون آنكه بداندواقعا به عنوان وكیل آن حضرت منسوب شده است.[3]
سازمان وكالت به فعالیت های هدف دار خود ادامه داد تازمان امامین عسكریین علیها سلامفرا رسید.باتوجه به آنكه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم وامامان معصوم علیهم السلام اصل مسئله مهدویت وغیبت امام دوازدهم عجل الله تعالی فرجه الشریف را روشن نموده بودند از این رو امام هادی و امام عسكری علیها سلام به طور اصولی بر نزدیك بودن زمان موعود تاكید می كردند وشیعه را از فرو رفتن در دامان سرگردانی وگمراهی و ارتداد درهنگامه غیبت بازمی داشتند[4]
سمعت علیّ بن محمدبن الرضا علیهم السلامیقول: إنّ الإمام بعدی الحسن ابنی وبعد الحسن ابنه القائم الذی یملأ الأرض قسطا وعدلا كما ملئت جورا وظلما[5]
صقر ابن ابی دُلف می گوید: از امام هادی علیه السلام شنیدم كه فرمود: همانا امام پس از من ، فرزندم حسن وپس ازاو قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف است كه زمین را ازقسط وعدل خواهد گسترانیدهمانگونه كه ازظلم وجور پرشده باشد.
یكی دیگرازراهكارهای امام هادی وامام عسكری علیها سلامكاهش ارتباط مستقیم با شیعیان بود به گونه ای كه احمدبن اسحاق قمی از امام عسكری علیه السلامدست نوشته ای درخواست می كند تا بدان وسیله خط حضرت را از غیر آن تشخیص دهد.[6]
فعالیت سازمان وكالت درسال 260 ه.ق با شهادت امام عسكری علیه السلام واردمرحله جدیدی شد به طوری كه امام دوازدهم عجل الله تعالی فرجه الشریفازدیده ها پنهان بود وشیعیان ازطریق وكلای اربعه با ایشان درتماس بودند.آنها عبارتند:
1.ابوعمرو عثمان بن سعیدعمری(260 تا 280)
2.ابوجعفرمحمدبن عثمان عمری(280 تا 305)
3.ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی(305 تا 326)
4.ابوالحسن علی بن محمد سمری(326 تا 329)
انتصاب وكلای اربعه توسط امام معصوم علیه السلام
زمانی كه درسال 260 امام عسكری علیه السلامبه شهادت رسیدفقط عده اندكی ازشیعیان خاص وبرخی ازوكلای حضرت از وجود فرزند ایشان مطلع بودند.خلیفه عباسی احمدالمعتمد(256.. 279هق)درپی آن بودتا فرزند و وارث امام را بیابد از این رو مدتی منزل وخانواده امام را تحت مراقبت قرار داد.امام عسكری علیه السلام پیش ازشهادت خود، عثمان بن سعید عمری را كه از وكلاء واصحاب خاص بود درچندمجلس به اصحاب خود معرفی واو را به عنوان سفیرخاص امام دوازدهم عجل الله تعالی فرجه الشریف تعیین كرد.[7]
بعدازوفات وكیل اول ، فرزند وی محمد بن عثمان به مدت 25 سال وبعد ازایشان حسین بن روح به مدت 19 سال عهده داراین منصب بودند.درسال 326 حسین بن روح دار فانی را وداع گفت وبه امرامام دوازدهم عجل الله تعالی فرجه الشریف علی بن محمدسمری را جانشین خودنمود.
طبرسی نقل می كند: هیچیك از اینان(نواب)بدین منصب نرسیدند مگراینكه قبلا ازطرف صاحب الامر علیه السلام فرمان انتصاب آنها صادرمی گشت وشخص قبل از او، جانشین خود را معرفی میكرد.[8]
شخصیت و جایگاه نائب چهارم
درمورد تاریخ ولادت علی بن محمدسمری مطلبی نقل نشده است وفقط شیخ طوسی نقل نموده: ایشان ازاصحاب امام عسكری علیه السلامبوده است[9]
نام او،علی فرزند محمدوكنیه ایشان ابوالحسن ولقب وی سمری می باشد.سمر یا صیمر یكی از قراء بصره بوده كه بستگانش درآنجا زندگی می كردندواین لقب ازآنجا اخذشده است[10]
به گفته مسعودی بسیاری ازاعضاء این خاندان همچون: حسن ومحمد،فرزندان اسماعیل بن صالح ابن علی بن زیاد دربصره املاك زیادی داشتند.آنان نیمی ازدرآمد این املاك را وقف امام عسكری علیه السلامكرده وهرساله درآمد آن را دریافت وبا ایشان مكاتبه می كردند.[11]
بعلاوه برخی ازبستگان وكیل چهارم از كارگزاران امام دوازدهم عجل الله تعالی فرجه الشریف بودند كه درمیان ایشان علی بن محمدبن زیاد قرار داشت كه ازوكلای امام هادی وامام عسكری علیها سلامبه شمار می رفت وكتابی موسوم به الأوصیاء نوشت تا امامت امام دوازدهم عجل الله تعالی فرجه الشریف را اثبات كند.[12]
دراحوال علی بن محمدبن زیاد آمده كه درطی نامه ای ازامام دوازدهم عجل الله تعالی فرجه الشریف درخواست كفن می كند.درجواب می آید كه سال هفتاد یا هشتاد[13] بدان نیازپیدا می كنی و او درهمان سالی كه امام عجل الله تعالی فرجه الشریف (عج) معین فرمود، درگذشت ویك ماه قبل برایش كفن فرستاده شد.[14]
نكات مذكورنشان می دهد كه وكیل چهارم ازخاندان متدین شیعه بوده كه درخدمتگزاری به سازمان امامیه ازشهرت برخوردار بودند.درحقیقت ازچنین زمینه خانوادگی لازم می آیدتا وكیل چهارم درمنصب سفارت با مخالفت اندكی روبرو شود به ویژه آنكه غیبت طولانی امام دوازدهم(عج) عجل الله تعالی فرجه الشریفایمان عده ای از امامیه را متزلزل ساخته بود لكن ازروایتی كه شیخ صدوق نقل می كند روشن می شودكه وكلای عام، وی را بعنوان سفیرراستین امام (عج عجل الله تعالی فرجه الشریف) به رسمیت می شناختند وخمس را به وی تقدیم می كردند.همانگونه برای دیگرنائبان خاص امام زمان علیه السلامكراماتی نقل شده است برای علی بن محمد سمری ،شیخ طوسی كرامتی رانقل میكنداو مینویسد:
درهمان سالی كه علی بن حسین بن موسی بن بابویه(پدرشیخ صدوق) درگذشت به بغداد رفتیم وبه محضرابوالحسن علی بن محمد سمری رسیدیم.ایشان پیوسته ازاحوال علی بن حسین(پدرشیخ صدوق) ازما سوال می كرد وما به ایشان می گفتیم: نامه آمده كه حالش خوب است تا اینكه روز رحلت پدرشیخ صدوق ازاحوال او ازما سوال كرد و ما هم جواب همیشگی را دادیم كه حالش خوب است. علی بن محمدسمری گفت: خداوند درخصوص فوت علی بن حسین(پدرشیخ صدوق) به شما پاداش كرامت كند او همین ساعت ازدنیا رفت.ما ساعت وتاریخ آن روز را یادداشت كردیم تااینكه پس ازهفده یا هجده روز خبررسیدكه علی بن حسین درهمان تاریخی كه علی بن محمدسمری فرموده بود، ازدنیا رفته است.[15]
ازاینگونه اخبار كه حاوی كرامتی برای وكلای اربعه می با شد كم نیست چرا كه شیعیان دوران غیبت صغری اگركرامتی نمی دیدند پی به وجود امام دوازدهم عجل الله تعالی فرجه الشریف و راستگویی وكلای اربعه نمی بردند.[16]
درروایتی ازشیخ طوسی آمده اگرشیعیان معجزه ای نمی دیدند گفتارسفراء را نمی پذیرفتند.
وكیل چهارم درپانزدهم شعبان 329 هق برابربا پانزدهم مه 941 م [17]دربغداددرگذشت. جنازه اش درخیابان خلنجی كه گوشه ای ازمیدان باب محول درنزدیك نهر ابوعتاب است دفن شد[18]
شیخ طوسی فصلی را اختصاص به احوال سفرای ممدوح وسفرای مذموم داده و ازایشان به عنوان سفیر ممدوح یادمی كند.[19]
مرحوم مامقانی مینویسد: موثق بودن وجلالت علی بن محمد السمری مشهورتر ازآنست كه ذكرشود ومانند خورشیدبیانگر نورخود می باشد واحتیاج به تبیین ندارد ونیات خاص او از طرف امام دوازدهم عجل الله تعالی فرجه الشریف به وصیت حسین بن روح نوبختی صورت گرفت .[20]
مرحوم طبرسی می فرماید: هیچیك از اینان(نواب) بدین منصب نرسیدند مگراینكه قبلا ازطرف صاحب الامر علیه السلامفرمان انتصاب آنها صادرمی شدو شخص قبل ازاو، جانشین خود را تعیین می كرد.[21]مرحوم شیخ صدو ق می فرماید: وكلای عام ایشان را به عنوان سفیر راستین امام عجل الله تعالی فرجه الشریف به رسمیت می شناختند ووجوهات را به او می دادند.[22]
شیخ عباس قمی ازعلی بن محمد السمری به شیخ جلیل ، معظم یاد می كند وسال وفاتش را تناثر نجوم(فرو ریختن ستارگان ) كنایه ازكثرت ارتحال علما ومحدثین است ذكرمی كند.[23]
ازوظایف خطیر ومهم وكیل چهارم ، هدایت شیعیان امامیه ازغیبت صغری به غیبت كبری می باشدكه دراین دوران ارتباط شیعیان با امام دوازدهم(عج) ازطریق وكلاء قطع می گردد و این مرحله به مراتب برای شیعیان سخت تر ازغیبت صغری است.ازمواردی كه میتوان جایگاه وعظمت نایب چهارم راتبیین می كند توقیع شریفی است كه ازطرف امام صادرشده وعلما برصدور آن اجماع دارندومتن توقیع چنین است
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ يَا عَلِيَّ بْنَ مُحَمَّدٍ السَّمُرِيَّ أَعْظَمَ اللَّهُ أَجْرَ إِخْوَانِكَ فِيكَ فَإِنَّكَ مَيِّتٌ مَا بَيْنَكَ وَ بَيْنَ سِتَّةِ أَيَّامٍ فَاجْمَعْ أَمْرَكَ وَ لَا تُوصِ إِلَى أَحَدٍ فَيَقُومَ مَقَامَكَ بَعْدَ وَفَاتِكَ فَقَدْ وَقَعَتِ الْغَيْبَةُ التَّامَّةُ فَلَا ظُهُورَ إِلَّا بَعْدَ إِذْنِ اللَّهِ تَعَالَى ذِكْرُهُ وَ ذَلِكَ بَعْدَ طُولِ الْأَمَدِ وَ قَسْوَةِ الْقُلُوبِ وَ امْتِلَاءِ الْأَرْضِ جَوْراً وَ سَيَأْتِي شِيعَتِي مَنْ يَدَّعِي الْمُشَاهَدَةَ [أَلَا فَمَنِ ادَّعَى الْمُشَاهَدَةَ] قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْيَانِيِّ وَ الصَّيْحَةِ فَهُوَ كَذَّابٌ مُفْتَرٍ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ قَالَ فَنَسَخْنَا هَذَا التَّوْقِيعَ وَ خَرَجْنَا مِنْ عِنْدِهِ فَلَمَّا كَانَ الْيَوْمُ السَّادِسُ عُدْنَا إِلَيْهِ وَ هُوَ يَجُودُ بِنَفْسِهِ فَقِيلَ لَهُ مَنْ وَصِيُّكَ مِنْ بَعْدِكَ فَقَالَ لِلَّهِ أَمْرٌ هُوَ بَالِغُهُ وَ قَضَى فَهَذَا آخِرُ كَلَامٍ سُمِعَ مِنْهُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ وَ أَرْضَاهُ[24]
خداوندبه برادران دینی تودرمصیبت رحلت تو اجروپاداش بزرگی عطا فرمایدشما تاشش روز دیگرازدنیا می روی بنابراین كارهایت راجمع كن به كسی هم وصیت نكن كه جانشین توشود؛ زیراكه غیبت كبری واقع شده پس دیگرظهوری نخواهدبودمگربه اذن واجازه حق تعالی وآن هم پس ازمدت بسیارطولانی ووقتی كه قلب ها را قساوت فرا گیردوزمین پر ازجور وستم شود.به زودی ازشیعیان من كسانی می آیندكه مدعی دیدن من هستندبدانیدكه هركس پیش ازخروج سفیانی وصیحه آسمانی ادعا كند كه مرا دیده است دروغگووافترا زننده است ولا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم.:
1.این تعبیراعظم الله اجراخوانك فیك ازطرف امام عصر(عج) نسبت به علی بن محمد سمری حاكی از مقام وجلالت بالای ایشان می باشد .علاوه بر اینكه ایشان سه سال آخرعمرشریف شان را به عنوان وكیل خاص درخدمت امام عصر(عج) بودند.
2.خبر ازدرگذشت علی بن محمد سمری. این گونه نقل شده كه امام عصر(عج) خبر فوت سه نایب قبل را هم داده بودند.[25]
3.پایان دوره سفارت: لا توص الی احد فیقوم مقامك بعد وفاتك
این امربه وضوح به پایان ارتباط مستقیم بین امام و سفرا و وكلایش دارد.[26]
4.ظهور امام عصر(عج) به اذن خداوند صورت می گیرد.
5.توقیع بروجود دو علامت حتمی خروج سفیانی وصیحه آسمانی
فرجام سخن
بطوركلی درباره علی بن محمد السمری مطلب چندانی دركتب رجالی وحدیثی وجود ندارد.
بررسی تاریخ سیاسی دوره وكالت ایشان بیانگروجود جو خفقان سیاسی برای شیعه است طبیعی است كه وجود چنین جوی علاوه بر محدود كردن فعالیت ها موجب سری تر شدن آنها نیز می شود.[27]به حدس برخی محققان شاید دلیل كوتاهی دوران نیابت وی وحتی پایان دوره غیبت صغری را بتوان درهمین نكته جستجو كرد.[28]
والحمد لله رب العالمین.
پی نوشتها:
[1] 1.تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم(عج) ص 134
[2] همان
[3] همان به نقل ازشیخ طوسی(جاسم حسین این مطلب را اازشیخ طوسی بدون ذكرآدزس نقل می كند)
[4] تاریخ عصرغیبت ص 134
[5] كمال الدین وتمام النعمعه ج 2 ص 79 باب 37 ح 10
[6] تاریخ عصر غیبت به نقل ار اصول كافی ج 1 513 ح27
[7] فرهنگ الفبایی مهدویت ص 523 با اندكی تلخیص
[8] زتذكانی نواب خاص غفارزاده علی ص 308 به نقل ازاحتجاج ج 2 ص47
[9] سازمان وكالت دكترجباری به نقل از رجال طوسی ص432
[10] تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم(عج) ص210
[11] همان به نقل از اثبات الوثیه ص246
[12] همان به نقل اربحارالانوار ج 50 ص 23
[13] منظور ساب 280 هق است
[14] الغیبه طوسی ص526. كافی ج1 ص524 .كمال الدین ج2 ص 266 . اثبات الوصیه ص240
[15] الغیبه طوسی ص 684 ح267
[16] الغیبه طوسی ص 554 به ذكرنمونه ای ازاین كرامات بسنده نمودیم.
[17] تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم(عج)ص211
[18] الغیبه طوسی ص686 ح367
[19] الغیبه طوسی ص599 فصل فی ذكر طرف من اخبار السفراء الذین كانوا فی حال الغیبه ….ونذكر من كان ممدوحا منهم حسن الطزیقه
[20] تنقیخ المقال ج2 ص305 به نقل از زندگانی نواب خاص علی عفار زاذه ص 303
[21] احتجاج ج2 ص 478 به نقل اززندگانی نواب خاص علی غفار زاده ص 308
[22] كمال اددین ص517 به نقل از تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم(عج) ص211
[23] تتمه المنتهی ص303 . سفینه البحار ج6ص432 به نقل اززندگانی نواب خاص ص 312
[24] كمال الدین وتمام النعمه ج2ص295ح 45 . الغیبه طوسی ص684 ح365.احتجاج ج2 ص297
[25] تاریخ سیاسی غیب امام دوازدهم ص 212 به نقل ازالغیبه طوسی ص237
[26] همان ص211 . تاریخ غیبت صغری ص634. آخرین امید ص113 .همه مصادر به نقل از زندگانی نواب خاص ص 634
[27] سازمان وكالت دكتر جباری ص 480
[28] همان به نقل از تاریخ غیبت صغری صدر ص414