بسمه تعالی
دعا براي ظهور منجي در اديان ابراهيمي
جمال فلاح يخداني
اعتقاد به منجي و مصلح جهاني از ويژگي اديان بزرگ جهان، مخصوصا اديان ابراهيمي است زيرا انسان از گذشته دور همواره نسبت به نجات خود دغدغه داشته است و چون اين نجات را منحصر در نجات اخروي و معاد نمي دانست همواره در اين دنيا تلاش مي كرد به آن نجات مورد نظر دست يابد مخصوصا زمانيكه درمانده و گرفتار مي شد و در بحرانهاي خانمان سوز قرار مي گرفت اين اميد به نجات در انديشة آنها پر رنگ تر مي شد و براي رسيدن به آن از هر تلاش فروگذاري نمي كرد.
يكي از تلاشهايي كه همواره به آن مي پرداختند و همواره از طرف بزرگان دين به ان سفارش مي شد دعا براي ظهور منجي بود.
دعا براي ظهور منجي در يهود
1. كامل ترين و اصيل ترين بيان در باب اميد سيحايي را مي توان در نمازهاي يهود يافت يكي از كهن ترين و برجسته ترين بخشهاي نماز يهود «عميدا يا كفيلا» است نماز ياد شده معمولا «شمونه عشره» (هيجده) ناميده مي شود و اين عدد به شمار بندهاي بركت آن «اصل اشاره دارد، ولي يك بند نيز بعدا بدان افزوده شده است.
در اين نماز كه برجسته ترين جنبه هاي نمازهاي سه گانه روزانه را در بر دارد، اشارات و نشانه هايي از اميد مسيحايي ديده مي شود. در بند اول خدا به عنوان «كسي كه براي بني اسرائيل يك منجي مي فرستد» معرفي شده است. در بند دوم به گونه اي بر اميد به رستاخيز مردگان تأكيد شده كه نشان مي دهد آن بند را فريسيان در دوران نفوذ صدوقيان كه منكر رستاخيز بوده اند تهيه كرده اند. بند هفم دعايي است كه در آن از خدا خواسته مي شود بني اسرائيل را به خاطر نام خود نجات دهد، گرچه آنان گناهكار باشند. بند دهم كه در تلمود به عنوان دعا براي «در آمدن از تبعيدگاهها» توصيف شده، با دعا براي نفخ صور و برافراشتن يك پرچم به نشانة ازادي تبعيدياني كه از چهار گوشة زمين گرد مي آيند، آغاز مي شود . بند يازدهم دعايي است براي تأسيس حكومت يمستقل براي بني اسرائيل، همراه با قاضيان و مستشاران تحت اشراف خداوند. بند چهاردهم دعا براي نوسازي اورشليم و استوار شدن دوباره «تخت داوود» در آن. بند پانزدهم دعاي مكرري است براي برافراشتن خاندان سلطنتي داوود. بند هفدهم دعا براي احياي پرستش در معبد و آيين قرباني است و با اين اميد ختم ميشود كه «چشما ما ببيند كه تو از در رحمت به صيهون باز ميگردي» بنابراين هفت بند از مجموع نوزده بند بر /// عميدا مستقيماً مسيحاييب هستند و ساير بندها نيز به مسيحا اشاره و از او نشانه دارد.
يكي از عاليترين و جهانشمولترين دعاها براي نزديك شدن دورة مسيحا در چند عميد اي مختلف براي سال نو و روز كفاره در سومين بركت پس از «قدوشا» وجود دارد.
2. دعاي «غلينو» كه در پايان همه مراسم عبادي تلاوت ميشود. اين دعا به تكامل جهان در پادشاهي قادر متعال نظر دارد و ميگويد در آن روزگار همه انسانها و حتي گناهكاران، خدا را خواهند پرستيد و به پادشاهي او گردن خواهند نهاد.
3. دعا براي بازگشت بني اسرائيل به صيهون در سراسر مراسم عبادي صبح و شام، مخصوصاً در بركتهاي قبل از «شمع پراكنده است. در عميداي اضافي «موساف» براي سبت، ماه نو و اعياد، اصل رهايي وسيلهاي براي اجراي كامل و دقيق شريعت خدا تلقي شده است. زيرا تنها با نوسازي معبد و تجديد آيين قربان در اورشليم بني اسرائيل خواهند توانست همة واجباتي را كه بر عهده دارند انجام دهند.
4. دعاي «قادش» كه در پايان مطالعة هر يك از رسالات تلمود ميخوانند و به رستاخير و نوسازي اورشليم و معبد اشاره ميكند.
5. اعتقاد به شخص مسيحا در دعاهاي بركتي كه پس از صرف غذا خوانده ميشود، آشكارتر است در سومين بركت از خدا براي «بني اسرائيل قوم تو، اورشليم شهر تو، صيهون مسكن جلال تو، پادشاهي خاندان داوود مسيحاي تو و خانة بزرگ و مقدس كه به نام تو نامگذاري شده است» طلب رحمت ميشود.
6. دعاي «زميروت» به الياس به عنوان پيش آهنگ عصر مسيحايي اشاره ميكند.
در منابع يهود دعاهاي ديگري وجود دارد كه به زمان خاصي يا مكان خاصي اختصاص دارد كه بخشي از اين دعاها به ظهور منجي و اميد به رهايي و تشكيل حكومت داوودي نظر دارد كه از ذكر آنها خودداري ميكنيم و طالبين آن را به رجوع به كتابهاي مربوطه ارجاع ميدهيم.
دعا براي ظهور منجي در مسيحيت
نجات بخشي در مسيحيت در معنايي متفاوت از نجات بخش در ساير اديان ابراهيمي است زيرا مسيحيان نجات بخش بودن مسيح را متوقف بر زمان حضور ايشان نميدانند بلكه معتقدند در زمان هم كه عين غايب است و حضور ظاهري ندارد نجات صورت ميگيرد و نجات را متوقف بر ايمان به عين ميدانند در اين رابطه عبارت پولس از همه روشنتر است، جايي كه نجات را در گرو ايمان به رستاخيز (صعود عين) ميداند: «زيرا كه به زبان خود عيسي خداوند را اعتراف كني و در دل خود ايمان آوري كه خداوند او را از مردگان برخيزاند، نجات خواهي يافت»
مسيحيان معتقدند در برخاستن عيسي از مرگ، اسراري نهفته است و ديري نخواهد پاييد كه عيسي به عنوان خدا بازخواهد گشت تا فرايندي را كه با فعاليتهاي تبشيري آغاز كرده بود و در صليب و رستاخيز او تداوم يافت، تمام كند. بازگشت عيسي در ادامة برخاستناش از ميان مردگان، تكميل نقشة خدا براي رهايي انسان و استوار كردن ملكوت اوست. رستاخير عيسي براي مسيحيان دو نتيجه به همراه داشت: اول اينكه دليلي بود بر حقانيت عيسي و اينكه او واقع همان مسيحاي يهوديان بوده است ديگر آنكه، سبب شده جامعة پيروان او براي هميشه در انتظار بازگشت او باشند. پس از اين بود كه موعودباوري در مسيحيت در يك درك تازه و متمايز از سنت يهودي امتداد يافت.
اگرچه مسيحيان نجات را متوقف بر ظهور و حضور عيسي نميدانند امشا چون برپايي سرلطنت و حكومت الهي در آخرالزمان را به دست عيسي ميدانند و زمان ظهور او هم مداوم نيست چون در ساعتي ميآيد كه گمان برده نميشود لهذا شما نيز حاضر باشيد زيرا در ساعتي كه گمان نبريد پسر انسان ميآيد پس در انتظار چنين روزي به سر ميبرند و خودشان براي درك چنين سلطنت مسيحايي آماده ميكنند.
عيسي به منتظران براي درك چنين سلطنتي سفارش ميكند كه: «پس خود را حفظ كنيد، مبادا دلها را از پرخوري و مستي و انديشههاي دنيوي سنگين گرديد و آن روز ناگهاني بر شما آيد، زيرا كه مثل دامي بر جميع سكنة تمام روي زمين خواهد آمد. پس در هر وقت دعا كرده و بيدار باشيد تا شايسته آن شويد كه از جميع اين چيزهايي كه به وقوع خواهد پيوست نجات يابيد و در حضور پسر انسان بايستيد.
در نتيجه چون او ناگهان و بي خبر از راه ميرسد، بر بندگان با تقوا و درست كردار است كه هر لحظه منتظر او باشند و براي ظهور او دعا كنند، زيرا اگر ناگهان از راه برسد آن كس كه كار خود را آماده نكرده باشد پشيمان ميشود.
دعا براي ظهور منجي در اسلام
يكي از وظايف مهمي كه پيامبر گرامي اسلام و ائمه معصومين عليهم السلام و بر عهدة منتظران گذاشته است دعا براي ظهور امام زمان (ع) است.
خود امام عصر (ع) توقيعي كه خطاب به الحاق بن يعقوب صادر شده كه ميفرمايد: «واكثروا الدعا بتعجيل الفرج فان ذلك فرجكم.
براي تعجيل فرج بسيار دعا كنيد كه فرج شما همان است.
امام حسن عسكري (ع) نيز دعا براي تعجيل فرج را شرط رهايي از فتنههاي دوران غيبت دانسته ميفرمايد:
والله ليغيبن غيبة لا ينجوا فيها من المعلكة الا من ثبته الله علي القول بامامته و وفقه (فيها) للدعا بتعجيل فرجه.
به خدا سوگند او غيبتي خواهد داشت كه در آن تنها كساني از هلاكت نجات مييابند كه خداوند آنها را بر قول به امامتش ثابت قدم دانسته و در دعا براي تعجيل فرجش موفق كرده است.
دعا براي تعجيل فرج از چنان اهميتي برخوردار است كه امام صادق (ع) ميفرمايد:
«من قال بعد صلوة الفجر و بعد الصلاة الظهر: اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم لم يمت حتي يدرك القائم».
هر كس بعد از نماز صبح و نماز ظهر بگويد: «خداوندا! بر محمد و خاندان او درود فرست و در فرج ايشان تعجيل كن» نميرد تا قائم (ع) را دريابد.
در روايت ديگري نيز آمده است كه هر كس چنين كند خداوند شصت حاجت او را برآورده ميسازد، سي حاجت از حوائج دنيا و سي حاجت از حوائج آخرت.
در روايت ديگري وجود مقدس امام صادق (ع)، اثر دعا بر تعجيل فرج را اينطور تشريح ميكنند كه: «چون عذاب و شكنجه فرعون بر بني اسرائيل طول كشيد به ضجه درآمدند و گريه كردند، چهل روز به خداوند زاري كردند، پس خداوند به موسي و هارون وحي فرمود: كه ايشان را از چنگال فرعون خلاصي دهد پس صد و هفتاد سال از ايشان برداشت سپس فرمود: همچنين اگر شما هم چنين كنيد خداوند به ما فرج دهد. پس اگر چنين نكنيد امر به منتهاي خود خواهد رسيد.
بنابراين همه شيعيان بايد در طول شبانه روز، در اوقات نماز و در همه ايامي كه در آنها دعا سفارش شده، دعا براي تعجيل فرج را به عنوان يك تكليف و وظيفه مهم عصر غيبت فراموش نكنند. بلكه اين دعا را بر همه دعاهاي خود مقدم كنند تا خداوند به بركت اين دعا آنها را از همة فتنهها و آشوبهاي زمان غيبت در امان نگه دارد و همه گرفتاريها و غم و غصههاي آنها را به فرج امام زمان (ع) برطرف سازد.
دعاهايي كه در زمان غيبت سفارش شده
1. يكي از دعاهايي كه امام صادق (ع) به عبدالله بن سنان سفارش كرد دعاي غريق است.
«يا الله يا رحمان يا رحيم و يا مقلب القلوب ثبت قلبي علي دينك.
امام صادق (ع) به زراره سفارش كرد كه اگر زمان غيبت را درك كردي بر اين دعا مواظبت كن:
«اللهم عرفني نفسك بانك ان لم تعرفني نفسك لم أعرف نبيك اللهم عرفني رسولك بانك ان لم تعرفني رسولك لم أعرف حجتك اللهم عرفني حجتك فانك ان لم تعرفني حجتك ظللت عن ديني.
فهرست منابع
1. كتاب مقدس، ترجمة قديم
2. ابن بابويه محمد بن علي، كمال الدين و تمام انعمة، انتشارات اسلاميه، تهران، 1415ق.
3. الن آنترمن، باورها و آيينهاي يهودي، ترجمة رضا فرزين، انتشارات مركز مطالعات و تحقيقات اديان و مذاهب، چاپ اول، بهار 1385.
4. بحراني، سيد هاشم بن سليمان، البرهان في تفسير القرآن انتشارات مؤسسه بعثه، قم، 1374ش.
5. راشد محصل، محمد تقي، نجات بخشي در اديان، انتشارات پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي چاپ دهم، 1381ش
6. شاكري زواردهي، روح الله، منجي در اديان، انتشارات بنياد فرهنگي حضرت مهدي (ع)، چاپ دوم، سال 1389.
7. شفيعي سروستاني، ابراهيم، معرفت امام عصر (ع) و تكليف منتظران، انتشارات موعود عصر (ع)، چاپ سوم، 1387ش
8. طوسي، محمد بن حسن، مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، انتشارات اسلاميه فقه الشيعه، بيروت، 1411ق
9. عياشي، محمد بن مسعود، تفسير عياشي، انتشارات المطبعة العلميه، تهران، 1380ق
10. فيض كاشاني، محمد بن شاه مرتضي، تفسير الصافي، انتشارات مكتبة الصدر، تهران، 1415ق
11. كفعمي، ابراهيم بن علي عاملي، المصباح للكفعمي، انتشارات دار الرضي، قم، 1405ق
12. موحديان عطار، علي و ديگران، گونهشناسي انديشه منجي در اديان، انتشارات دانشگاه اديان و مذاهب سال 1388.
13. گرينستون جوليوس، انتظار مسيحا در آيين يهود، ترجمة حسين توفيقي، انتشارات دانشگاه اديان و مذاهب، سال 1387.
14. طاهري آكردي محمد حسين، يهوديت، انتشارات مركز بين المللي ترجمه و نشر المصطفي، چاپ اول، 1390ش.
. «ايستاده» كه دعاهايي كه بخش اصلي هر نماز است.
. نوزده دعاي بركت كه روزانه سه بار گرفته مي شود؛ نيز به آن عميدا گويند.
. «قد است»؛ قطعهاي از نماز و آيين عبادت كه بر قدوسيت خدا تأكيد دارد.
. يا «عالنو»: دعايي كه در پايان هر مراسم عبادي خوانده ميشود.